
زندگی
طرزی افشار در روستای طرزلو در اطراف ارومیه متولد شد.[۳] بنا به گفتهٔ نویسندهٔ مجمعالفصحاء طرزی مردی ظریفِ خوشطبعِ عاشقپیشه صافاندیشه بود.[۴] طرزی از شعرای اواسط سدهٔ یازدهم قمری و معاصر با شاه صفی و شاه عباس دوم بود.[۳] وی تعلیمات ابتدایی را نزد ملای همان روستای زادگاهش فراگرفت و سپس به ارومیه رفت.[۳] در جوانی به قزوین و از آنجا به عزم تحصیل به اصفهان رفت.[۵] خود گوید:
از بلدهٔ قزوین به صفاهان سَفَریدم بیخرجی و بیاسب خرامان سفریدم
یاران سفریدند به جمعیّت و من هم یک قافله با حال پریشان سفریدم
مدتها در اصفهان مانده و با تنگدستی روزگار گذرانده و، سرانجام به دربار شاه صفی و سپس به مجلس شاه عباس دوم راه یافت[۶] و مورد عنایت شاه عباس دوم قرار گرفت.[۳] طرزی افشار طی بحر طویلی که در دیوانش ثبت است به افشار بودن خودش اشاره میکند و میگوید از این بیم دارم که به میان افشارها و بلدهٔ ارومی برگردم و مجدداً مجبور شوم که خوانین افشار را تملق گویم.[۳]